زنــ ــدگــ ــی مــ ــن

وبلاگ اول بنده arezoo127.blogfa.com اینجا فعالم و در خدمت شما :)

زنــ ــدگــ ــی مــ ــن

وبلاگ اول بنده arezoo127.blogfa.com اینجا فعالم و در خدمت شما :)

ذهــن درگیر مــ ــن

 

نمیدونم چیکار کنم

کاش اونی بشه که من میخوام  

ادامه بدون رمــــز ...  

باز من گند زدم تو صورتم  

دو تا جوش داشتم انقدر بهش ور رفتم تا شد زخم  

یعنی الان رو پیشونی من اندازه یه سکه زخم شده و قرمزه  

اه همش گند میزنم 

حالا قسم خوردم که دیگه دست نذارم بلکه بهتر شد! 

هی میخوام برم دکتر پوست ولی به دو دلیل نمیرم ... اولیش اینکه پول لاموجود! دومیش اینکه میگم خوبه یه کرم اکتی پور بخرم 

تعریفشو خیلی شنیدم،میگن جوشا رو کلا از بین میبره و چربی پوستو متعادل میکنه و باعث میشه دیگه جوش نزنیم مگه در موارد خاص  

کسی هست که از این کرم اکتی پور استفاده کنه؟؟  

ولی بعد میگم خوبه برم پیش دکترم و با اون مشورت کنم که اکتی پور برای پوست نازنازی من خوبه یا نه! اصلا نمیدونم میخوام چیکار کنم ! 

فعلا داروهایی که دفعه های قبل دکترم بهم میدادو مصرف میکنم ببینم چی میشه

بله این از این قسمت بد ماجرا 

دیشب تصمیم گرفتم خونه اشکان اینا زنگ بزنم و احوالپرسی کنم 

اول باباش گوشیو برداشت،خیلی خوش برخورد و مهربونه ... تو جلسه خواستگاری ام خیلی صمیمی و مهربون برخورد کرد 

بعدشم با مادر خانومی صحبت کردیم :) اوممم اونم خوب و خوش اخلاقه 

بعدم گوشیو دادم به مامان بابام تا اونا نیز صحبت کنن 

بعد بابای اشکان گفت میخوایم خدمتتون برسیم ... بابا گفت تشریف بیارید،کی؟؟ 

گفت ان شاالله توی آذر برای شب چله 

بابام گفت میخواین چیکار کنیم؟ ( منظورش این بود که قصد دارید عقد کنید یا نه ) 

بابای اشکانم گفت میایم که صحبت کنیم و قرار مدار بذاریم ... 

بعد بهزاد اومد طبقه بالا ... بابام گفت آقای ( ... ) سلام رسوند 

گفت سلامت باشن ... و دیگه بابا گفت که قراره بیان 

بهزاد گفت میخواین چیکار کنید؟؟ جشن میگیرید؟؟ یا میبرید محضر ؟؟ 

مامان گفت والا اینجور که آرزو خانوم میگه میخواد جشن بگیریم 

بهزادم گفت آره بگیرید و بعد عروسی میفته کرج و از فک و فامیل کس زیادی برای عروسیش نمیاد 

پس بهتره براش جشن عقد بگیرید که حداقل فک و فامیل دورش باشن و یه جشنم اصفهان گرفته باشیم 

دیگه بحث تالار اینا شد ... بهزاد گفت دوستم داره تالار میسازه و آخراشه،خوبه اونجا بگیریم 

من گفتم نچچچ فلان تالار بگیریم که تو سطح شهره 

حالا دیگه نیدونم چی میشه :)) 

الان یه چیزی که ذهن منو مشغول کرده اینه که امتحان آرایشگری ام بعد صفره ولی هنوز تاریخش مشخص نیس 

حالا اگه با اومدن خانواده اشکان برای شب چله به اصفهان یکی بشه من چیکار کنم؟؟ 

دوتا امتحانم دارم اونم توی دو روز! 

خب تکلیف من چیه؟؟ چیکار کنم  

اونا که نمیتونن اومدنشونو به تاخیر بندازن چون مرخصی گرفتن از الان 

میمونه من ... منم یا باید بذارم سری بعد یعنی بهمن ماه امتحان بدم یا اینکه برم امتحان بدم و مثلا از ظهر به بعد با اشکان باشم 

خب سخته  

موندم بخدا،فقط دارم دعا میکنم که امتحانام بیفته برای اوایل دی،یعنی میشه؟؟ 

وای خدا خواهش میکنم :(((