زنــ ــدگــ ــی مــ ــن

وبلاگ اول بنده arezoo127.blogfa.com اینجا فعالم و در خدمت شما :)

زنــ ــدگــ ــی مــ ــن

وبلاگ اول بنده arezoo127.blogfa.com اینجا فعالم و در خدمت شما :)

شباهت

 

ادامه بدون رمــــز ...  

پروژه ی دندونپزشکی منم به اتمام رسید 

ولی نمیدونم چندتا دندون درست کردم،ققط اینو میدونم که خیلی اوضاع دندونام خراب بود 

یعنی داغون بود 

دوتاش که عفونت شدید داشت و من متوجه نشده بودم!! فکرکنم 6 تاشو درست کردم!

حدودا 1 میلیون خرجشون شد ... شاید اگه جای دیگه مثل دندونپزشکی محتشم میرفتم 3 میلیون خرجش میشد! 

یه بار رفتم قیمت بگیرم گفتم دو سه تا دندونام خرابن و عصب کشی میخوان گفت حدوده 2 میلیون خرجشه!! 

انگار سرگردنه س  

دیگه چندتا دوستای آرایشگاه پیش این دکتر رفته بودن و راضی بودن،گفتن 30 درصد ارزونتر از بقیه جاها میگیره! 

دیگه رفتم و راضی ام بودم 

خیلی با شخصیت بود،از اون دکترا که جلو مریض پامیشن و به مریض احترام میذارن 

الان فقط باید 4 تا دندون عقلمو بکشم که گذاشتم برای چندوقت دیگه 

روز آخری که رفتم دندونپزشکی،منشی که یه دختر حدودا 28 ساله هست گفت ا شما خانوم ح هستید؟؟ 

گفتم بلی ... بعد رفت داخل اتاق دکتر و برگشت ( هم منشی بود هم دستیار دندونپزشک ) 

وقتی برگشت گفت وای من و آقای دکتر شما رو با یه مریض دیگه اشتباه گرفتیم! 

اونم نگفته که خانوم علیزاده هست و ما فکر کردیم شمایید! 

گفت خییییلی به هم شبیهید برای همین اشتباه گرفتیم 

گفتم چطور؟؟ گفت خب دیگه خیلی به هم شبیهید در حدی که هم من هم آقای دکتر اشتباها فکرکردیم شمایید 

گفت اونم مثل شما ظریف،ریزه میزه و ... هست 

حالا اینا رو میگفت و بنده از درون داشتم از فضولی میمردم! خب دوس داشتم بدونم شبیهه کی ام! 

مثلا یکی به شما بگه شبیهه فلانی هستید،کنجکاو نمیشید طرفو ببینید و ببینید خودتون چه شکلی هستید؟! 

خب من دوس داشتم بدونم چه شکلی هستم!! 

به منشی گفتم وووویی منو کنجکاو کردید! کنجکاو شدم خانوم علیزاده رو ببینم! 

گفت حالا میبینیش! 

گفتم ا مگه اینجاس؟؟ گفت آره تو اتاق آقای دکتره،حالا بیاد بیرون یا تو بری داخل میتونی ببینیش 

و بعد ادامه داد که ولی شما خیلی خوش اخلاق تری! 

خر درونم شروع کرد به ذوق کردن و جفتک انداختن! ولی به رو خودم نیاوردم و با یه لبخند جواب دادم مرسی شما لطف دارید 

گفت نه اینکه خانوم علیزاده بداخلاق باشه هااا نه اتفاقا از مریضای خوب و خوش اخلاقمونه ولی شما خوش اخلاق ترید 

وووووووو یکی باید می بود و خر درون منو میگرفت از شدت ذوق خخخخخخخ 

خلاصه رفت داخل اتاق دکتر و برگشت گفت خانوم ح بفرمایید داخل 

وقتی رفتم فقط چشم چشم میکردم دختره رو ببینم! جالبتر اینکه منشی و آقای دکترم از سوتی ای که داده بودن لبخند گنده بر لب داشتن و منشی هی منتظر بود که من دختره رو که داشت دهنشو میشست ببینم 

یه لحظه نیمرخشو دیدم و رفتم خوابیدم رو صندلی ولی بازم نگاهم اون سمت بود که دختره از دستم در نره و بتونم ببینمش! در این حد کنجکاو بودم خودمو (!!) ببینم 

و بععععله دختره برگشت که از دکتر تشکر کنه و بره بنده رویتش کردم 

اوووووووووخی عزیزم دوس داشتم بپرم بغلش کنم خخخخخخخ 

آخه خیلی کوچولو موچولو و ریزه میزه بود! پس بگو چرا انقدر اشکان منو بغل میکنه و میچلونه خخخخ 

دختر باکلاسی بود،از اینا که به خودشون میرسن در حد یه آرایش لایت،از اینا که لباساشون اتو کشیده و ترو تمیزه و ... 

بعععععله بعد دیدن دختره و داشتن یه لبخند گنده رو لبم به منشی نگاه کردم و اونم یک عدد لبخند تحویلم داد :) 

ولی این دختره هم خوش اخلاق و مهربون بود ... یعنی من بیشتر از این خوش اخلاقم؟؟!! 

تا بود میگفتن شبیهه شیوا دخترعمم هستم ... در حدی که تو کوچه خیابون ما رو باهم اشتباه میگرفتن!! 

بعد گذشت تا بهم گفتن شبیهه مجری manoto یعنی مرجان هستم 

بنظر خودم همون منشی و دکتر خوب همزادی برام پیدا کردن خخخخخ 

آخه بنظر خودم من هیچ ربطی به مرجان ندارم! 

شیوا رو چرا،کمو بیش شبیهیم با این تفاوت که مثلا من پوستم روشن تره،حالت چشمام یه جور دیگه س و ... ولی کلیت چهرمون به هم شبیهه ولی به مرجان اصلا و ابدا شبیه نیستم 

بعععععععله