زنــ ــدگــ ــی مــ ــن

وبلاگ اول بنده arezoo127.blogfa.com اینجا فعالم و در خدمت شما :)

زنــ ــدگــ ــی مــ ــن

وبلاگ اول بنده arezoo127.blogfa.com اینجا فعالم و در خدمت شما :)

آرزوهــ ــای مــ ــن

 

 

 

ادامه بدون رمــ ـــز ... 

 

 خدایا کلی نعمت خوووووب به من به خانوادم به اشکان دادی که بابتشون ازت ممنونم 

همین که ما نامزدیم کلی جای شکر داره ...

خودت میدونی که دم به دیقه میگم خدایا شکرت Heart Smile

ولی خب جدا از نعمتایی که بهمون دادی دوس دارم خواسته هام و آرزوهامم بهت بگم 

اگه اکثرشون مادی ان ببخش خب

امممممم دوس داشتم آرزوهامو دونه دونه برای خدا بنویسم  

دونه دونه اینجا بنویسم تا بعد که ان شاالله بهشون رسیدم یادم نره اینایی که دارم یه روزی جز آرزوهام و خواسته هام از خدا بوده ...

مثل این بچه کوچولوها ... دقیقا یه آرزوی کوچولو رو تصور کنید 

اول از همه از خدا سلامتی و دل خوش میخوام،برای خانوادم،برای خودم و اشکان،برای خانواده اشکان،برای شما دوستای گلم 

خدایا میشه پاهای مامانم خوب بشه؟؟ میشه درد پاهاش کمتر بشه؟؟ میشه کمکش کنی راحت تر راه بره؟؟ 

خدایا وقتی من رفتم کرج و دیگه نبودم خودت دست مامانمو بگیر،خودت کمکش کن تا کاراشو انجام بده،خودت نذار محتاج کسی باشه،نه محتاج من نه عروسا و نه پسرا 

میشه خدایی بعد کلی وقت که از مردن آقاجون گذشته،یه مشتری درست حسابی برای خونه آقاجون جور کنی تا فروش بره و همگی راحت بشیم؟؟ بخصوص بابام،که هردفعه یکی یه نسخه میپیچه و یه حرفی میزنه و موجبات اعصاب خوردی رو فراهم میکنه!! 

خدایا من خیییییییلی دوس دارم مثلا یه خونه 5 طبقه داشته باشیم،طبقه اول مامان بابا بشینن و طبقات بعدی بهنام بهزاد و مهدی ... خب اون طبقه پنجمی ام باشه برای من و اشکان خب ... جالبه من از بچگی این آرزو رو داشتم ولی تا به الان بهش نرسیدم 

دیگه حالا اگه خونه 5 طبقه به بابام نمیدی حداقل جور کن بهنام و بهزاد یه خونه 2 طبقه بخرن و بهنام از مستاجری نجات پیدا کنه ... 

دیگه اینکه لطفا یه مشتری خوبم برای زمین من جور کن تا با قیمت خوب به فروش بره! الان یکسال بیشتره گذاشتیمش برای فروش 

آهان خدا راستی یه سوال،چه حکمتی وجود داره که ما هرچی داریم تو طرحه شهرداریه؟!! از خونه آقاجون بگیر تا خونه خودمون! تا مغازه مون! تا زمین من!!  

واقعا برام سواله هاااا!! حالا اونا به کنار ولی یه فکری به حال مغازه بکن که الکی الکی مغازه رو شهرداری صاحب نشه! ما پووووووووول میخوایم! پولشو بهمون بدن،تراکم بدن که پول نمیشه برای ما 

دیگه این مهدی ام مزدوج بشه،و یه دختر خوب یه عروس خوب دیگه نصیبمون بشه ...

 برسیم سر خودم و اشکان 

اممممم اول ازت میخوام که روز به روز عشقمون نسبت به هم بیشترو بیشتر بشه ... 

خیلی خیلی آرزو دارم که جشن عقدم تو موعد مقرر به خوبی و خوشی برگزار بشه ... 

خدایا تو خودت از دل من خبر داری،میدونی که چقدر میترسم که نکنه دوباره یکی دیگه بمیره همین وسط !! خب خدایا 22 بهمن عقد کنسل شد هیچی نگفتیم و تحمل کردیم ولی خدایی دیگه ایندفعه هوامونو داشته باش 

یعنی روزی که خطبه عقد ما جاری بشه و جشنمون برگزار بشه بهترین روز زندگی من خواهد بود! واقعا به آرامش میرسم 

خدایا میشه اشکان بره تو یه شرکت مهندسی پزشکی یا تو بیمارستان و مشغول به کار بشه؟؟ 

خب این بوتیکم خوبه،خدا رو هم شکر میکنیم،چون با داشتن همین بوتیک بود که اومد خواستگاری من و خانوادم به عنوان کار موقت قبولش کردن 

ولی خب انقدر داره درس میخونه،خودتم میدونی که انسان خوبیه،خب یجوری بشه که بره سر یه شغل خووووب،حقوقشم خوب باشه،من به 1 میلیونم راضی ام!! اشکانم کارشو دوس داشته باشه ... 

دوس دارم واحدشو بفروشه و یه واحد بزرگتر بخره،بزرگتر منظورم مثلا یه واحد 70 متریه 

قبلا دوس نداشتم اشکان ماشین بخره،بهش میگفتم مغازه الیزه که قراردادش تموم شد و مغازه رو پس دادی پول رهنشو بگیر بذار تو بانک ...

ولی الان به شدت دلم میخواد و دوس دارم که اشکان ماشین داشته باشه ... امممممم من خودم اسپورتج سفید خیلی دوس دارم!! ولی خب خیلی ام بلند پرواز و رویایی نیستم،یه 206 یا مثلا پژو پارس بخره ... ووووووووووویی چقدر خوب میشه ...

جالبه ها تا الان اکثر آرزوهام برای بقیه بوده،برای اشکان بوده :) 

برای خودم چی میخوام؟؟ همون که عقدم برگزار بشه از هرچیزی برام خوشایندتره  

دیگه همیناااا ... 

میدونی که آدم ناشکری نیستم،فقط دوس داشتم آرزوهام و خواسته هامو بنویسم   

خودت گفتی بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را :)