زنــ ــدگــ ــی مــ ــن

وبلاگ اول بنده arezoo127.blogfa.com اینجا فعالم و در خدمت شما :)

زنــ ــدگــ ــی مــ ــن

وبلاگ اول بنده arezoo127.blogfa.com اینجا فعالم و در خدمت شما :)

آرایشگاه و آتلیه

 

 

ادامه بدون رمز ... 

 

 

شاید کسی نتونه حال منو درک کنه ... 

میترسم،خیلی میترسم 

شبا از خواب میپرم و فقط دعا میکنم،دعا میکنم عقدمون برگزار بشه ...

میترسم،از فوت کردن فامیل میترسم 

از اینکه برم دنبال کارای عقد میترسم 

خدایا بهم آرامش بده،خدایا دلمو آروم کن 

هرشبی که صبح میشه بدون خبر فوت کسی خدا میدونه چقدر خوشحال میشم،چقدر خوشحال میشم که صبح شده ...

هر روزی که شب میشه کلی خوشحال میشم که بالاخره یه روز دیگه گذشت ...

حالم دیدنیه ...

هووووووووووووم 

 بابا طرفای ساعت 6 عصر  اومد گفت آماده شو تا بریم آتلیه ...

دیگه منم لباس اتو کردم و آماده شدم،دوتایی رفتیم 

گفتم بیا اول بریم آرایشگاه ...  

بابا منو پیاده کرد و خودش رفت جلوتر وایساد 

دیگه رفتم تو آرایشگاه،3 نفر بودن 

با آرایشگره سلام احوالپرسی کردم ... گفتم شناختید؟؟ 

یکم نگاه کرد،بعد گفتم همونم که قرار بود برای 22 بهمن بیام برای آرایش عروس 

گفت آهان هی میگم چهرت آشناس 

دیگه گفتم اومدم برای یه تاریخ جدید ... گفت یکم صبرکن الان میام 

آرایشگره از ایناس که خیلی آرایش میکنه،دماغ و لب عملیه! و ...  

دیگه اومد نشست،گفت یه بار دیگه موهاتو نشون بده 

شالو برداشتم،دید،گفت مو اضافه میخوای،باید برات بخرم 

رنگ مو رو دید،گفت نمیخوای رنگ کنی؟؟ گفتم نچچچچ 

دیگه گفت میخوای برای چه ساعتی آماده بشی؟؟ گفتم دقیق نمیدونم 

بصورت فرضی یه ساعت گفتیم و قرار شد اگه ساعت عوض شد زودتر بهش خبر بدم 

دیگه گفت تاجم باید چه مدلی باشه،یه سری عکس عروس به همراه تاج از تو گوشیش نشون داد تا بفهمم چطور تاجی باید بگیرم 

بعد گفت تا اونجا که یادمه گفتی با داماد اختلاف قد داری،درسته؟؟ 

گفتم آره اختلاف قد داریم،از طرفی ام نمیخوام کفش پاشنه بلند بپوشم،میخوام یه چیزی بپوشم که راحت باشم 

گفت پس مدل شینیونت باید بالا باشه ... گفتم مد که هست؟بعد نگن مد نبوده و ... 

گفت چرااا مده،خیلی ام قشنگه و ... 

گفت شینیون پایینم مده ولی هم به صورت تو نمیاد هم اینکه با داماد اختلاف قد داری باید شینیونت بالا باشه،شینیون بالام مده،نگران نباش 

دیگه رفتیم سر اصلاح و ابرو ... گفتم پوستم حساسه،میترسم بند بندازم 

گفت بند اصلا! ژیلت بزن 

گفتم بعد موهای صورتم بد نمیشه؟؟ گفت نه،من جدیدا یه همایش در مورد گریم میرفتم،خانومه میگفت نمیدونم چرا تو ایران انقدر بند و وکس طرفدار داره،در صورتی که برای پوست اصلا خوب نیس،درستش اینه که صورتو ژیلت بزنید 

گفتم آره اتفاقا دکتر پوستم میگفت من اصلا نباید بند بندازم،میگفت صورتتو با ژیلت بزن 

دیگه گفت روز قبل برو حموم و صورتتو ژیلت بزن 

ووووووووووووویی برای اولین باره که میخوام اینکارو کنم! 

ابرو رو گفت همون روز بیا برات برمیدارم 

دیگه قرار شد یه روز برم مدل آرایش و شینیون ببینم،یه روزم تاج بگیرم برم آرایشگاه تا رو موهام بذاره ببینیم چه تاجی بهم میاد ... البته گفت تاج فرحی بگیر،بیشتر بهت میاد 

دیگه بیعانه هم که سری پیش داده بودم ... گفتم آخر قیمتتون چطوره؟؟ گفت برو حالا 

گفتم خب بگید تا بدونیم ... گفت بعد با سهیلا حساب میکنیم 

خلاصه که قیمت نداد،ولی حدس میزنم طرفای 400 یا 500 بشه! 

بعدم خدافظی کردم،سوار ماشین شدم و پیش به سوی آتلیه ... 

همینجوری رفتیم ولی هم باز بود هم اینکه خود آقای تقی پور بودش 

ولی خب کلی تو نوبت نشستیم تا نوبت ما شد!! فکرکنم نیم ساعتی نشستیم تا نوبتمون شد! 

فکر میکردم چون بعد عیده قیمتو بیشتر کنه ولی خدا رو شکر تغییری نداد،فقط تاریخو عوض کرد 

قرار شد ببینیم تالار از چه ساعتیه تا چه ساعتی و بهشون خبر بدیم 

آخه برای زمستون و بهمن ماه از 2 تا 6 بود ... فکرکنم الان که ساعتا رو عوض کردن و روزا بلند شده ساعت تالارم تغییر کرده باشه،نیدونم والا 

خب اینم از آتلیه و آرایشگاه 

بعدم رفتیم یه بستنی فروشی،بستنی قیمت کردیم برای تالار 

اینم از این